وقتی که عاشقم شدی پاییز بود و خنک بود تو آسمون آرزوت هزار تا بادبادک بود تنگ بلوری دلت درست مثل دل من کلی لبش پریده بود همش پره ترک بود وقتی که عاشقم شدی چیزی ازم نخواستی توقعت فقط یه کم نوازش و کمک بود چه روزا که با هم دیگه مسابقه می ذاشتیم که رو گل کدوممون قایق شاپرک بود ؟ تقویم که از روزا گذشت دلم یه جوری لرزید راستش دلم خونه ی تردید و هراس و شک بود دیگه نه از تو خبری بود ، نه از آرزوهات قحطی مژده و روزای خوش و قاصدک بود یادم میاد روزی رو که هوا گرفته بود و اشکای سرخ آسمون آروم و نم نمک بود تو در جواب پرسشم فقط همینو گفتی عاشقیمون یه بازی شاید ، یه الک دولک بود نه باورم نمی شه که تو اینو گفته باشی کسی که تا دیروز برام تو کل دنیا تک بود قصه ی با تو بودن و می شه فقط یه جور گفت کسی که رو زخمای قلب من مثل نمک بود…………….
نمی بخشمت……………………….
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
امیدوارم تا وقتی من تنهام توأم تنها بمونی… امیدوارم هر زجری من کشیدمو می کشم توأم بکشی…
ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست
از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست
=======================================
به خاطر روی زیبای تو بود که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود که دست هیچ کس را در هم نفشردم به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود که حرفهای هیچ کس را باورنداشتم به خاطر دل پاک تو بود که پاکی باران را درک نکردم به خاطر عشق بی ریای تو بود که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم به خاطر صدای دلنشین تو بود که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست و به خاطر خود تو بود فقط به خاطر تو
==========================================
:: موضوعات مرتبط:
متن،
، :: برچسبها:
شعر و متن عاشقانه بسیار زیبا برای اونایی که عاشقن,
,
,
,
قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به آب. دور خواهم شد از این خاک غریب که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق قهرمانان را بیدار کند.
قایق از تور تهی و دل از آروزی مروارید، همچنان خواهم راند نه به آبیها دل خواهم بست نه به دریا ـ پریانی که سر از آب بدر می آرند و در آن تابش تنهایی ماهی گیران می فشانند فسون از سر گیسوهاشان
همچنان خواهم راند همچنان خواهم خواند «دور باید شد، دور. مردآن شهر، اساطیر نداشت زن آن شهر به سرشاری یک خوشه انگور نبود هیچ آئینه تالاری، سرخوشیها را تکرار نکرد چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود دور باید شد، دور شب سرودش را خواند، نوبت پنجره هاست.. همچنان خواهم راند همچنان خواهم خواند
پشت دریاها شهری ست که در آن پنجره ها رو به تجلی باز است بامها جای کبوترهایی است، که به فواره هوش بشری می نگرند دست هر کودک ده ساله شهر، شاخه معرفتی است مردم شهر به یک چینه چنان می نگرند که به یک شعله، به یک خواب لطیف
خاک موسیقی احساس تو را می شنود و صدای پر مرغان اساطیر می آید در باد
پشت دریا شهری ست که درآن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند.
گویی که من اصلا وجود ندارم او از کنار من این چنین گذشت بدون یک نگاه ، این ملکه سبا
به او گفتم: عایشه بیا همه اینها برای تو این مروارید ها ، این جواهرات همچنین طلای به دور گردنت این میوه های رسیده که به شیرینی عسل هستند و همه زندگی ام عایشه ، اگر مرا دوست داشته باشی
من جائی خواهم رفت که نفس تو ما را ببرد به سرزمین عاج و آبنوس من اشکها و غم های تو را پاک خواهم کرد برای چنین زیبا رویی هیچ چیزی خیلی با ارزش نیست
نه آرامم میکنی نه با قلبم مدارا میکنی ، نه میگویی دوستم داری ، نه فکری به حال قلبم میکنی
اینگونه میشود که در لحظه های دلتنگی ام با غمها سر میکنم نه با صدای مهربان تو، این حسرت است که در دلم نشسته از سوی تو….
هر چه خودم را به بی خیالی میزنم نمیشود ، نمیتوان از تو گذشت، نمیتوان به هوای نبودنت در ساحل بی قراریها نشست ، تنها میشود بی تو ، بی نفس دفتر زندگی را برای همیشه بست!
با اینکه خیلی دلم از تو گرفته ، بغض گلویم را گرفته ، اما نمیدانی ، تو نمیدانی که چه عشقی در دلم نهفته !
آن روزی که آمدی و مرا در آغوش گرفتی ، با تمام وجود مرا در میان گرفتی گذشت ، چه زود رفت آن حس زیبای عاشقانه ، چه زود عشقمان شد ، یک قصه عاشقانه …
چه زود دل کندی از همه چیز ، آنقدر از آن روز گذشته که حتی رنگ چشمهایم را نیز دیگر یادت نیست!
این منم که هنوز هم روز به روز بیشتر به تو دل میبندم ، این تویی که میگویی اینک دارم از احساسات تو میخندم!
آهای بی وفا ، بیا و اشکهایم را ببین ، پس مرامت کجاست، یک ذره احساس داشته باش ،پس آن وجدان قلبت کجاست؟
تو که مرا نابود کردی ،عشقم را در تابوت گذاشتی وخاک کردی ، بعد از آن حتی با یک شاخه گل هم بر سر مزار، از عشقم یاد نکردی!
دلم از تو گرفته ، با اینکه دلشکسته هستم ، نمیدانی چه شبهایی را با همین دل شکسته به انتظارت نشستم تا امشب نیز فردا شود ، شاید دلم دوباره با دیدنت خوشحال شود…
نیامدی و حسرت شد آن انتظار ، نیامدی و نیامدی تا دلم شد بیمار…
با اینکه دلم از تو گرفته ، بدان که خیلی دوستت دارم ، من که جز تو کسی را در این دنیا ندارم ، ای بی وفای من ، مرا هم نگاه کن ، تو فقط با من باش، بعد از آن هر چه دلت خواست با قلبم بازی کن!
:: موضوعات مرتبط:
متن،
، :: برچسبها:
دلم از تو گرفته,
,
,
,
لبخند چیزی فراتر از نشان دادن خوشایند بودن چیزی است. تحقیقات روانشناسی 10 فایده لبخند زدن را بیان میکنند.
آدمها همیشه لبخند میزنند، مخصوصاً وقتی در جمع هستند اما لبخند فقط نشان دهنده شاد بودن آنها نیست. ما از لبخند برای اهداف خاص اجتماعی استفاده میکنیم زیرا لبخند میتواند پیامهای مختلفی را به دیگران برساند.
در زیر به 10 روشی که میتوان از لبخند برای فرستادن پیام درمورد قابل اعتماد بودن، جذابیت، اجتماعی بودن و ویژگیهای بسیار دیگر درمورد خودمان استفاده کرد، اشاره میکنیم.
عوارض جانبی بعد از یک شکست عشقی چیه ؟ در آوردن گوشی از حالت سایلنت ! نبردن گوشی به دستشویی و حمام ! از رمز درآوردن اینباکس گوشی ! پاک کردن آثار جرم ! خواب راحت … زندگی راحت … آرامش همراه با گریه ! تموم نشدن شارژ ایرانسل بعد ۶ ساعت !
شناسنامه
رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: زنته؟ میگم: پ ن پ دختر همسایمونه اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه!
دعای بچه ها
به خواهرم میگم دعا کن برام ، دعای بچه ها زود اجابت میشه … میگه :دِ نَه دِ اگه دعای بچه ها اثر داشت وقتی که من شیش سالم بود و تو اون عروسکمو شیکوندی ، باید میمردی !
یادمان باشد : وقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم ! در برابرش مسئولیم … در برابر اشکهایش ؛ شکستن غرورش ، لحظه های شکستنش در تنهایی و لحظه های بی قراریش …. واگر یادمان برود ! در جایی دیگر سرنوشت یادمان خواهد آورد ، واین بار ما خود فراموش خواهیم شد … . . . شاید دیگران در نبودنت “سرم“ را گرم کنند ، ولی “دلم” را هرگز . . . تعداد دقیق مژه هایت را میدانم ، تعجب نکن مگر زندانی کاری جز شمردن میله های زندانش دارد ؟ . . . دستم نمی رسد به بلندای چیدنت ، باید بسنده کنم به رویای دیدنت
چه فرقی می کند عاشق تو باشم یا عاشق رنگین کمان وقتی هر دو هفت خطید؟!! . . . یه زد و خورده ساده بود ! تو جا زدی ؛ من جا خوردم! . . . فقط یکــیو می خوام که باهاش برم کافه گرامافون … ربات هم بود…بود! بی احســاسیش شــرف داره به احساس ِ بعضی ها! . . . لیاقت می خواهد واژه ” ما ” شدن لیاقت می خواهد ” شریک ” شدن تو خوش باش به همین ” با هم ” بودن های امروزت من خوشم به خلوت تنهایی ام تو بخند به امروز… من میخندم به فرداهایت .
1. با خانومت داری از یه مغازه لباس فروشی دیدن می کنی و ایشون از یه لباس 250.000 تومنی خوشش میاد:
الف- زود با هم میرین تو مغازه و تمام حقوق یه ماهتو دو دستی تقدیم صاحب مغازه می کنی و تا آخر اون ماه غذاهای طبیعی از قبیل باد و نور و هوا و ... می خورین!
ب- تا خانوم میاد اون لباسو نشونت بده خودتو به کوچه علی چپ میزنی انگار نه انگار که با تو بوده ! یه جوری مثل برق و باد از اونجا دورش میکنی و تا اون لباس از مد نیفتاده به اون منطقه بر نمیگردی!
2. با خانومت داری میری رستوران، موقعی که به رستوران می رسید:
الف- جلو جلو و دو دستی درو براش باز میکنی که احتمالاً اونایی که از اونجا رد میش
طبیعی ترین راه برای دوباره سفید شدن پوست را بشناسید
یكی از خوبیهای تابستان برای خانمها آفتاب تندی است كه پوست آنها را برنزه میكند. بهنظر میرسد، گذراندن تعطیلات در كنار دریا و استخر یا استفاده از دستگاه سولاریوم محبوبترین فعالیت این روزها باشد اما چنین كاری تاثیرات خود را روی پوست شما میگذارد، حتی اگر به خطرات آن كاری نداشته باشید ممكن است دلتان بخواهد به رنگ طبیعی خود برگردید. ما به شما كمك می كنیم تا از این پوست برنزه خود خلاص شوید و به حالت اول خود بازگردید. این نسخه های طبیعی را دنبال كنید تا از پوست برنزه خود رهایی یابید.
۱۵ نکتـه تغـذیه ای برای روزه داری در فـصل گـرما
هدف ما از روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان علاوه بر اجر معنوی آن، بهره بردن از منافع جسمانی و روانی این ماه مبارک است. البته ماه رمضان امسال به دلیل مصادف شدن با روزهای گرم و طولانی تابستان دارای حساسیت و تحمل بیشتری است که با یک برنامه تغذیه ای درست هنگام افطار و سحر می توانیم بدون هیچگونه مشکلی از مزایای آن بهره ببریم و به مشکلاتی مانند ضعف بدنی، افت فشار، تشنگی و گرسنگی نیز دچار نشویم
خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان اما بقدر فهم تو کوچک میشود و بقدر نیاز تو فرود می آید و بقدر آرزوی تو گسترده میشود و بقدر ایمان تو کارگشا میشود و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود و به قدر دل امیدواران گرم میشود
یتیمان را پدر می شود و مادر بی برادران را برادر می شود بی همسرماندگان را همسر میشود عقیمان را فرزند میشود ناامیدان را امید می شود گمگشتگان را راه میشود در تاریکی ماندگان را نور میشود رزمندگان را شمشیر می شود پیران را عصا می شود و محتاجان به عشق را عشق می شود
خداوند همه چیز می شود همه کس را به شرط اعتقاد به شرط پاکی دل به شرط طهارت روح به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
1- زني را در خيابان ديدم كه پسربچه اي را به دنبال داشت. از او پرسيدم: اين پسر با توچه نسبتي دارد؟ گفت: «او پسرِ پسرم است، برادر شوهرم» ، چطور چنين چيزي ممكن است؟
2- از ميان تعدادي زن و مرد برهنه، چگونه مي توان آدم و حوا را شناخت؟
3- شخصي تخم مرغ را دانه اي 70 ريال خريد و دانه اي 50 ريال فروخت و سرانجام ميليونر شد! چطور چنين چيزي ممكن است؟
4- حكم اعدام متهمي را صادر مي كنند و مضمون «بخشش لازم نيست، اعدامش كنيد.» را به امضا، دادستان مي رسانند. پس از امضاء دادستان، مأمور اجراي حكم، با تغييري در مضمون، جمله را به صورتي در مي آورد كه جلو اعدام متهم را مي گيرد، او چه تغييري در جمله بوجود مي آورد؟ جواب چيستان
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
دریای بدون ساحل
و آدرس
hnaroui.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.